چرا زقافله یک کس نمی شود بیدار
که رخت عمر کی باز می برد طرار
ن مصر چه دیدندبر رخ یوسف
که شرحه شرحه بریدندساعد چو نگار
شراب عشق بنوشیم و بار عشق کشیم
چنان که اشتر سرمست در میان قطار
نه مستی ای که تورا آرزوی عقل آید
زمستی ای که کندروح و عقل را بیدار
ای ,عقل ,شرحه ,عشق ,مستی ,کس ,ای که ,در میان ,میان قطارنه ,مستی ای ,سرمست در
درباره این سایت